7 مرحله ی سخت از سری بازی های GTA برای گیمر ها

سری بازی های کامپیوتری GTA برای چه افرادی که اهل بازی هستند و کسانی که گیمر نیستند آشناست.

این سری از بازی ها و البته کمپانی سازنده ی این بازی کامپیوتری به زعم بسیاری از کارشناسان و افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند. بهترین سری بازی و بهترین کمپانی بازی سازی می باشد.

راکستار کار خود را ابتدا در سال 1998 در نیویورک آغاز کرد و از همان ابتدا رکورد زنی های خود را شروع کرد و کار به جایی رسید که در سال 2014 به 250 میلیون کپی از بازی های خود رسید. و البته همه می دانیم که سری بازی های GTA در این موفقیت برای آنها چقدر تاثیرگزار بوده است. سری بازی های جی تی ای به تنهایی 157 میلیون تقریبا به فروش رفته است.

این کمپانی 8 استودیو ی بزرگ دارد و آخرین بازی منتشر شده از سری GTA آنها جی تی ای 5 بوده. که بسیار چه در زمینه ی آفلاین و داستانی و چه در زمینه ی آنلاین مورد پسند گیمر ها قرار گرفته است.

در این مقاله 7 مرحله از این سری بازی را که اگر GTA ها را بازی کرده باشید به یاد دارید آماده کردیم.

رد کردن این مراحل برای همه ی ما دشوار بوده. و کلی اعصابمان را خورد کرده. در واقع می توان گفت هیچ کس نمیخواست این مراحل را تجربه کند.

GTA Vice City : High Wire:

به دلیل اینکه خیلی از ما ها شاید این بازی را در کامپیوتر بازی کردیم، همواره هدایت هلیکوپتر را برای خود سخت می دیدیم.

در این مرحله نه تنها باید هدایت هلیکوپتر انجام میدادیم بلکه باید با آهنربا کانتینر ها را بلند و جابجا می کردیم. کاری زمان بر و سخت گیر که حتی با دسته ی بازی هم برای ما دشوار می شد.

هدایت آهنربای وصل شده به هلیکوپتر فاجعه بار بود.

و البته این را باید بگویم که فیزیک بازی در آن قسمت بسیار ضعیف بود. نکته ی عذاب آور دیگر این بد که اگر سرعت از مقداری بیشتر می شد کانتینر به زمین می افتاد.

و دوباره باید آن را بر می داشتیم. رد کردن این مرحله بسیار همه ی ما را اذیت کرد. نه فقط این قسمتی که گفتم.

بلکه در ادامه باید سراغ ماشین در حال حرکتی می رفتیم که از آن به ما شلیک می شد و با آن فیزیک ضعیف آهنربای وصل شده به هلیکوپتر، ماشین در حال حرکت را بر می داشتیم.

و از گلوله ها در امان می ماندیم و اگر دیر این کار را انجام می دادیم آن ماشین به مقصد می رسید و دیگر کار از کار گذشته بود و آن مرحله را می باختیم.

GTA Sanandreas: Free Fall:

سری جی تی ای سن اندرس برای ما ایرانیان و البته در جهان، معروف ترین جی تی ای حاضر و البته نماد این سری بازی هاست.

داستان طولانی و جذاب این بازی بسیار برای ما و هرکسی که این بازی را در آن زمان بازی کرده هیجان انگیز بود. این بازی انقلابی در سری بازی های این کمپانی بود و هیچ کس و هیچ چیز در بی نظیر بودن این بازی نمی تواند شکی وارد کند.

البته این مرحله ای که الان برایتان یادآوری می کنم برای ما آنقدری عذاب آور بود. که بعد از آن از محبوبیت این بازی به دلیل حرص هایی که خوردیم برای ما تا زمانی کم شد. در این مرحله در ابتدا باید سوار موتوری می شدیم و به دنبال هواپیمای ملخی ای می گشتیم.

با سوار شدن آن باید به دنبال هواپیمای مسافر بری ای می رفتیم. و بالای آن قرار می گرفتیم و با پرت کردن سی جی به آن هواپیما می رسیدیم و وارد آن می شدیم. اینکه آن هواپیمای ملخی کنترل سختی داشت و سرعت آن به هواپیمای مسافربری خیلی سخت می رسید به کنار.

از طرف دیگر زمان محدودی داشتیم و با گذشت آن زمان بازنده می شدیم. سختی دیگری که سر راهمان بود. این بود که اگر به هر دلیلی در میانه ی این مرحله شکست می خوردیم، چک پوینتی نبود و باید از ابتدا دوباره شروع می کردیم. سوار موتور می شدیم و به دنبال هواپیما می گشتیم.

و از ابتدا مرحله را می رفتیم. این پروسه در مجموع ضربه ی عصبی شدیدی به همه ی ما زد 🙂

 GTA Sanandreas: Robbing Uncle Sam:

دراین مرحله باید چند جعبه را با لیفت تراک جابجا می کردیم. تا اینجا هیچ چیز سخت به نظر نمی رسد.

اما اگر یادتان باشد جعبه ها پشت سر هم از لیفت تراک سقوط می کرد و یا اشتباه در آن جا می رفت. سختی درگر این مرحله این بود که از هر طرف به سی جی و رایدر حمله می شد.

و باید علاوه بر جابجایی جعبه ها و مواظبت از آنها از این جهت که خراب نشوند، مواظب رایدر می بودیم که کشته نشود. و اگر این اتفاق می افتاد مرحله از ابتدا باید تکرار می شد. رانندگی لیفت تراک بسیار در آن زمان و آن مرحله سخت و عذاب آور بود.

GTA Sanandreas: Learning Fly

برای این مرحله اگر بخواهم یک کلمه انتخاب کنم باید بگویم عذاب الهی. در مجموع پرواز در این سری بازی ها عذاب بود.

پرواز در مراحل هیجان انگیز زیر گلوله و تیر ها و محدودیت زمانی سخت و عذاب آور بود حال فرض کنید مرحله ای باشد که کلا مربوط به یادگیری پرواز و خلبانی و گرفتن مدرک خلبانی طراحی شده باشد.

این مرحله دقیقا همین هدف را داشت و باید با فیزیک سخت و عذاب آور این بازی حقه ها و شگرد های پرواز را یاد می گرفتیم و اگر آنها را به بهترین شکل ممکن انجام نمی دادیم، بازنده می شدیم.

نکته ی سخت این بود که برای ادامه ی مراحل اصلی بازی باید این مرحله را طی می کردیم و رسما مدرک خلبانی می گرفتیم.

GTA III: Payday for Ray

قسمت سخت این مرحله این بود که زمان رد کردن این مرحله بسیار کم بود. هدف این مرحله این بود که در زمان بسیار کم باید به 4 تلفن عمومی می رسیدیم.

جی تی ای 3 فیزیک عجیب بدی برای هدایت ماشین ها و وسایل نقلیه داشت و با این شرایط باید این مراحل را می گذراندیم.

با تمام شدن وقت بسیار بسیار محدود برای این مرحله، بازنده می شدیم. نفرتی که آن مرحله نسبت به تلفن های عمومی برای ما ایجاد کرد هیچ چیز دیگر ایجاد نکرده بود.

GTA Sanandreas: Wrong Side of the Tracks

میدانم که با دیدن تیتر این متن، اولین مرحله ای که به ذهن شما رسیده بود این مرحله بوده است.

مرحله ای تاریخی که مظهر سختی مراحل این بازی شده.

تابحال همه ی ما بسیار میم و جوک از این مرحله و دیالوگ تاریخی بیگ اسموک که می گفت : all you had to do was following the damn train CJ  دیده و شنیده ایم و همگی سر آن مرحله حداقل چندین بار باخته ایم و کلی حرص خوردیم و اعصابمان خورد شده.

در این مرحله باید سی جی با موتور دنبال قطاری می کرد. تا بیگ اسموک بتواند به بادی گارد های ایستاده روی قطار شلیک کند.

تا اینجا مشکلی در این مرحله دیده نمی شود. اما بیگ اسموک که در واقع هوش مصنوعی بازی بود. باید شلیک می کرد که تا ابد هم این مرحله ادامه داشت نمی توانست هیچ کدام از آنها را بکشد.

پس سی جی باید هم رانندگی موتور می کرد. و هم به بادی گارد ها شلیک می کرد. با شلیک به بادی گارد ها آنها با دو گلوله کشته می شدند اما رانندگی و شلیک با هم بسیار سخت و عذاب آور بود.

مخصوصا برای آن دسته از گیمر هایی که با کنسول و دسته ی بازی این بازی را انجام می دادند. با دور شدن قطار و فرار کردن آنها بازنده ی بازی می شدیم. و آن دیالوگ بیگ اسموک حرص درار تکرار می شد.

1GTA Vice city: Demolition Man

حس می کنم که همه ی شما عقیده داشتید که مرحله ی قبلی ذکر شده باید به مقام اول این مراحل سخت می رسید.

اما باور کنید اگر هر دو بازی Vice city و سن اندریاس رو بازی کرده باشید، به عقیده ی من می رسید.

در این قسمت از بازی وایس سیتی باید یک هلیکوپتر کنترلی با فیزیک بسیار عجیب و سخت و طاقت فرسا را از داخل یک ون کنترل می کردید و بمب هایی را در چندین طبقه از ساختمان نیمه کاره ی رو به رویی کار می گذاشتید. کار با این هلیکوپتر کنترلی خودش بسیار بسیار سخت بود، حال باید با مزاحمت هایی که کارگران ساختمانی هنگام دیدن شما انجام می دادند هم دست و پنجه نرم کنید.

به قدری این عملیات طاقت فرسا بود که بسیاری از ما سر این مرحله دادمان در آمد.