درس هایی از پدر پوکر جهان ؛ دویل برانسون
پلتفرمهای شرطبندی
اگر کمی به بازی پوکرعلاقه مند باشید احتمالا دویل برانسون را میشناسید ، او به نوعی پدر پوکر دنیاست ! بین بازیکن های بزرگ به بیگ پاپا معروف است . پیرمرد پرافتخار دنیای پوکر که در این سن و سال هم هنوز خودش را آپدیت نگه داشته است و همچنان صاحب سبک. خونسرد،با تجربه و فوق العاده بیرحم است کتاب معروف سوپر سیستم از نوشته های دویل برانسون است کتابی که عملا تبدیل شده به مرجع پوکر دنیا. برانسون دست به قلم خوبی دارد و همیشه مقالاتی در مورد بازی های کازینو مینویسد و سالها بازی و تجربه خود را گاه در قالب حکایات خیلی جالب برای دوست داران پوکر و دیگر علاقه مندان به شرط بندی به رشته تحریر در می آورد . در این مقاله تیم بیوگرافی سایت انفجاریا ماجرای عجیبی از ندگی این افسانه پوکر را به همراه مختصری از نوشته او در معروف ترین کتابش او برا شما آماده کرده است .
به قلم دویل برانسون
شهرت کتاب دویل به نوشته ای مربوط می شود که وی در آن ماجرایی را برای مخاطبان خود تعریف کرده بود . این نوشته با چاپ کتاب در ستون های مجلات مختلف قرار گرفت تا جایی که تبدیل به یک اصطلاح در بین قمار باان جهان شد . متن ترجمه کتاب وی را عینا برای شما در این قسمت قرار داده ایم .
به قلم دویل برانسون ، پدر پوکر جهان :
” نمیدونم تا حالا اسم بازی ” کانزاس سیتی” رو شنیدید یا نه ! یکی از انواع پوکر که مثل پوکر پنج کارتی بازی میشه و در اون بدترین دست پوکر معمولی بهترین دست حساب میشه و برنده بازیه. بهترین دستی که در این بازی میتونید داشته باشید، ۲و۳و۴و۵و۷ هست که حداقل از دو رنگ متفاوت باشن . در دهه ۱۹۷۰ این بازی به شدت رواج پیدا کرده بود و خیلیا بازی میکردن. یکی از جاهایی که درش بازی و دورهمی برگزار میشد زیر زمین خونه یکی از بازیکن ها به اسم”سام” بود. منتها اکثر ما زیاد علاقه ای به بازی کردن در اونجا نداشتیم و اگر جای دیگه ای میشد بازی کرد و میشد جمع شد، اونجا میرفتیم و زیرزمین `سام” آخرین انتخاب ما بود.
دلیل این بی میلی ما هم خود “سام” بود ! چون اتفاقا بازی ای که اون راه مینداخت بازی به نسبت خوش قیمتی بود و مکانش هم راحت بود و امکانات خوبی هم داشت. اما چیزی که ما دوست نداشتیم اخلاق مسخره `سام” بود که هروقت یه مبلغ خوبی برنده می شد، فوری پا میشد و دیگه بازی نمیکرد.
البته ما الان میدونیم که هر بازیکنی که دلش بخواد میتونه هروقت که صلاح دید دیگه بازی نکنه و بذاره بره کسی هم حق اعتراض نداره و اونم لازم نیست حتما بهانه و دلیل خاصی برای رفتنش داشته باشه. اما این قانون مخصوصا در کازینو برقراره و نه در بازی خونگی با تعداد بازیکن های محدود و ضمن اینکه `سام” صاحب خونه بود و مکان بازی هم مال اون بود و از همه بدتر اینکه بعضی وقتها نه تنها خودش بازی رو ترک میکرد، تازه کلا بازی رو بهم میزد و به بقیه هم میگفت که دیگه نمیشه اینجا بازی کرد و مشکلی هست و خلاصه همه رو بیرون میکرد!!! خلاصه خیلی بی ادبی بود که تا برنده میشه از بازی بره بیرون و کلا بهم بزنه برنامه رو.
چیزی که دیگه واقعا حال بهم زن بود بهانه های احمقانه ای بود که `سام” میگرفت و بازی رو ول میکرد! مثلا یه بار یهو شروع کرد به اینکه واااای زخم معدم عود کرده. بعد هم سرش رو گرفته بود و موهاشو چنگ میزد که نشون بده بعله، واقعا درد دارم!!
تا اینکه یه شب که حسابی برده بود، یهو پاشد و به لوله بخاری که تا طبقه بالا راه داشت، یه ضربه محکم زد! ما گفتیم چی شد یهو؟ چرا خوردی به اون؟ گفت، حواسم نبود، پام گیر کرد به زمین و کوبیده شدم به لوله! بعد از یه دقیقه، زنش از پله ها دوان دوان اومد پایین و گفت: عزیزم، سگمون یه غذای فاسد خورده و یه دفعه حالش بد شد و داره ناله میکنه، همین الان زود پاشو که باید ببریمش پیش دامپزشک. بعدشم یواشکی یه چشمکی به شوهرش …
“سام” قیافه خیلی نگران و ناراحتی به خودش گرفت و گفت، این دست آخریه که من بازی میکنم چون باید سگ عزیزم رو ببرم بیمارستان!
در این لحظه درست مثل فیلمها یه اتفاق خیلی جالب و نادری افتاد و یه دست خیلی عالی، یعنی در واقع بهترین دست ممکن در بازی کانزاس سیتی برای من اومد. ۲و۳و۴و۵و۷٫ من ۱۵ دلار ریز کردم، “سام” کردش ۴۰ دلار، من ریز کردم ۱۰۰ دلار و اون کال کرد و یکی از کارتهاشو سوزوند و یه کارت دیگه گرفت.
من این حرکتش رو که دیدیم تصمیم گرفتم براش یه تله بذارم و خدمتش برسم بخاطر همین فقط چک کردم و اون ۱۰۰۰ دلار بت زد. من هم معطلش نکردم و باقیمانده (رست) پولش رو که حدود ۲۰۰۰ تای دیگه بود ریز کردم و بازی آل این شد و “سام” هم کال کرد…. سام بیچاره دومین بهترین دست ممکن بازی رو داشت. یعنی ۲و۳و۴و۶و۷!!! و من بهترین دست ممکن رو داشتم.
خلاصه “سام” باخت و کل پولش اومد پیش من. توی این گیر و دار، زنش که نمیدونست چقدر باخته و دیگه این شرایط رو قبلا باهاش هماهنگ نکرده بود اومد و دستاش و دور گردن “سام” انداخت و گفت: عزیزم زودتر پاشو که سگمون رو ببریم دکتر دیگه.
غافل از اینکه شوهرش بزرگترین پات تمام عمرش رو باخته و اصلا دیگه نباید این نقشه رو ادامه بده. ولی زنش که هنوز توی هوای نقشه قبلی بود دوباره یه چشمک ریزی زد و گفت عزیزم من واقعا نگران سگمونم، باید همین الان ببریمش پیش یه دامپزشک.
“سام” گفت، الان نه. پونصد دلار از جیبش درآورد و به من گفت، پونصد به من چیپ بده “دویل”. زنه که حسابی گیج شده بود و نمیدونست باید چکار کنه، یه بار دیگه اصرار کرد: عزیزم یعنی من خودم سگ رو ببرم بیمارستان؟؟؟ اینجا بود که دیگه “سام” از کوره در رفت و داد زد: لیندا… همین الان از اینجا برو بیرون. گوربابای سگه، ولش کن بذار بمیره!
از اونشب این جمله تاریخی “سام” در کتاب پدر پوکر جهان بین بازیکن ها حسابی معروف شد و هر وقت یکی میخواست وسط بازی بپیچونه و بذاره بره، بقیه بهش میگفتن، کجا میری ؟ گور بابای سگه ولش کن بذار بمیره. ”
این حکایت از پدر پوکر جهان یک درس بسیار ارزشمند برای همه بازیکنان پوکر و بقیه بازی های کازینویی دارد . مهمترین نکته این نوشته این است که وقتی قصد انجام هر فعالیتی را دارید مهمترین نکته ای که باید به آن توجه کنید محیط و نفرات درگیر با شما هستند . در بحث بازی های کازینویی و شرط بندی هم شما هرچقدر که بازیکن ماهر و با استعدادی باشید اگر سر میز اشتباه نشسته باشید نه تنها هیچوقت ثمره استعداد و نبوغ خود را نخواهید دید بلکه مقداری هم متضرر خواهید شد .
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و سوق پیدا کردن اکثر فعالیت ها به سمت اینترنت و فضای مجازی بازیکنان بسیاری ترجیح داده اند به جای رفتن به کازینو های گران قیمت در خانه پای کامپیوتر خود بنشینند و با سرمایه بسیار کمتری بتوانند مبالغ زیادی برنده شوند .
در این شرایط هم بایدتوصیه پدر پوکر در گوشه ذهن خود داشته باشیم و به محیطی که در آن بازی میکنیم اهمیت دهیم که سایت انفجاریا لیستی از تمامی سایت های شرط بندی و کازینو های آنلاین با درگاه پرداخت مستقیم را به همراه امتیاز کاربران در بخش سایت های شرط بندی در اختیار شما علاقه مندان عزیز قرار داده است .